پروژه حرز مبارک امام زمان (عج)

 درباره پروژه مبارک حرز حضرت امام زمان (عج)

( به روایت علی رضا محبی)

چندسال پیش لابه‌لای صفحات یک کتاب قدیمی به یک دعا رسیدم:

دعای حرز حضرت حجت(عج).

آن موقع زیاد دنبال این چیزها نبودم. منتها برایم جالب بود. یک جایی ذخیره‌اش کردم که شاید یک روزی به کارم بیاید.

گذشت و گذشت و گذشت تا این که یک شب در یک هیئت، حاج آقای هیئت[1] یک روایت خواند.

ماجرای روایت از این قرار بود که یک روز امام رضا علیه‌السلام، در مسیر مسافرت، به خانه‌­ی یکی از دوستان‌شان می­‌روند و آن مردِ با کیاست، به امام می‌­گوید:

لباس‌­های‌تان را بدهید تا برای‌­تان بشویم.

و لباس حضرت را می­‌گیرد تا ببرد و بشوید. گویا می­‌خواسته که ضمن کار، آب شست و شو را هم جهت تبرک نگه دارد.

مرد قصه­‌ی ما، در هنگام شست و شوی لباس، در یقه یا جیب لباس یک بسته پیدا می‌­کند. آن را می­‌برد پیش حضرت تا به ایشان بدهد.

و می‌­پرسد که چیست.

گویا حضرت در جواب گفته باشند: «این حرزی است که ما از خودمان جدایش نمی‌کنیم.»[2]

حاج آقای هیئت، بعد از نقل این روایت گفت: او که امام رضا(ع) بود و حصنِ حصین است و کهف امان، برای خودش حرز داشت. ما که از امام بالاتر نیستیم.

در آن مراسم یک جرقه در ذهنم روشن شد: مسئله­‌ی حرز.

مدتی بر روی «حرز» تمرکز کردم و بعدتر به طور کلی وارد مقوله‌ی «دعا» شدم و دیدم که ای دل غافل! سال­‌های سال از چه مسئله­‌ی بزرگی غافل بوده­‌ام.

عجب دنیای بزرگ و بابرکتی است دنیای «دعا».

و حیف که این جا مجالِ این نیست که بتوانم راجع بهش صحبت کنم. شاید بعداً جایی دیگر.

گرفتاری ما در این دوران

طبق عقیده‌­ی ما شیعیان و بخشی از اهل سنت؛ و حتّی باور بعضی از غیر مسلمانان، در هر زمانی، امامی هست.

و انسان، حداقل برای نجات از مرگ جاهلیتی هم که شده، باید نسبت به امام زمانِ خودش معرفتی کسب کند.[3]

مسئله‌­ی «امام» خیلی مهم است. یک زمانی راه دسترسی به امام این بود که بفهمی دقیقاً چه کسی امام زمان است و بعدش هم به هر ضرب و زوری بود می­‌رفتی خانه‌اش و می‌دیدی­‌اش و ازش کسب تکلیف می­‌کردی. لابه‌لای کتاب­‌های روایی حکایات فراوانی راجع این مسئله است.

اما در این زمانه دسترسی مستقیمِ ما به امام این­‌قدر دشوار است.

کجا برویم به دیدارش؟

سؤالات خود را چگونه ازش بپرسیم؟

چه کنیم؟

چیزی که به ذهنم می‌­رسد این است که:

هر کاری که از دست­‌مان بر می­‌آید باید انجام بدهیم!

یعنی چه؟

بگذارید توضیح بدهم.

به نظرم باید ناظر به زمانه خود عمل کنیم. یعنی هرطوری که شده، باید یک پیوندی با حضرت برقرار کنیم. با دعا و توسل و ذکر و زیارت و هرکاری که فکر می‌­کنیم مورد رضا و مطلوب اوست.

و همچنین عمل به دستوراتی که تا حالا از او به طرق مختلف به ما رسیده است.

شما اگر چاره دیگری می‌شناسید، بنویسید.

یکی از راه‌ها، این است که بر دعاهایی که از جانب ایشان برای ما رسیده مداومت کنیم.

فکرش را بکنید:

امام زمان شما که کفالت شما را برعهده دارد به شما گفته باشد:

برای اینکه در این دوران سخت، از خیلی چیزها در امان باشی و بتوانی اموراتت را بگذرانی، علی الحساب، این دعاها را بخوان.

مداومت بر این دعاها یک پیوند حداقلی با حضرت مهدی(عج) ایجاد می‌­کند.

یکی از این دعاها دعای حرز حضرت مهدی است…

قصه­ ی شکل­‌گیری پروژه دعای حرز حضرت صاحب الزمان(عج)

حرز یعنی نگهبان.

چیزی که محافظ بقیه چیزها باشد. تا جایی که من دیده‌­ام، در متن عموم حرزها دو چیز به کار رفته است: «ذکر» و «دعا». گاهی می‌­گویند همراهت باشد و گاهی می­‌گویند بخوان.

برگردیم به اولِ بحث و ادامه‌ی ماجرا:

بعد از صحبت‌های حاج آقا در مبحث حرز عمیق‌­تر شدم. البته که به یاد حرز حضرت حجت نبودم. می‌دانید چه زمانی دوباره به حرز حضرت حجت رسیدم؟

زمانی بود که به حسبِ گیرکردن در چند گرفتاریِ هم‌زمانِ بزرگ، به این نتیجه رسیدم که چاره‌ای ندارم جز این که پیوندم را با امامِ «زمان و زمانه‌»­ی خودم تقویت کنم. امامی که جز نامِ محوش چیزی در زندگی­‌ام نبود -و هنوز هم آن چنان که باید و شاید و نیست-.

بی‌تعارف اگر بگویم: عموماً ارتباط ما امامان‌­مان، «سوگواری بر امام حسین» است و کمی هم ارتباط با «امام علی». همین و بس. البته که خدا همین را هم از ما نگیرد.

امّا امام زمان(عج) چه؟ به جز یک تکاپوی سال به سال شُل‌تر از پارسال، هیچ!

لابه‌لای تلاش‌های لاک‌پشتی‌ام، در یک کتاب قدیمی به نام مهج الدعوات و منهج العنایات رسیدم به دعای حرز حضرت حجت. این کتاب را سید ابن طاووس نوشته است.[4]

رسیدم به دعایی کوتاه که به جانم نشست.

چه گنجی بود که سال‌ها از آن غافل بودم. فکرش را بکنید: انگاری که امام زمان‌تان یک راهی را جلوی پای‌تان گذاشته باشد و سال‌ها حتا به گوش‌تان نخورده باشد یا به گوش‌تان خورده باشد و کلِّ قضیه از دایره توجه‌تان خارج بوده است. یک گنج بزرگی که به آن بی‌توجه بوده‌ایم.

-لای پرانتز: (به‌ علاوه اینکه به این باور رسیده‌ام که «برکت» در استفاده از آن چیزی است که داریم. اگر از گنجی که داری استفاده نکنی راه جذب نداشته‌ها را بسته‌ای.)-

متن دعا از این قرار است:

«بسم الله الرّحمن الرّحیم
يَا مالِكَ الرِّقابِ وَ يَا هازِمَ الْأَحْزابِ

یا مُفَتِّحَ الْأَبْوابِ، يَا مُسَبِّبَ الْأَسْبابِ

سبِّبْ لَنا سَبَباً لَا نَسْتَطِيعُ لَهُ طَلَباً

بِحَقِّ لااله‌الّاالله محمّدٌ رَسُولُ اللّه صلّی الله علیه و آله»

دوست داشتم درباره این حرز کاری کنم. دوست داشتم توی همه خانه‌­ها باشد.

دوست داشتم در این زمانه­‌ی فتنه­‌ها و بلاهای رنگارنگ، همه‌ی دوست‌داران حضرت مهدی(عج) آن را بخوانند و توی خانه­‌شان نگهداری کنند. همراه‌شان باشد و توجه­‌ها به سمت آن جلب شود.

در گام اول دادمش به شخصی که در ترجمه، پر از وسواس و دقت است تا آن را ترجمه کند و او نیز با وسواس و ویرایش زیاد آن را چنین ترجمه کرد:

«به نام خدا،

که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است.

ای مالک بندگان، ای فراری دهنده­‌ی گروه‌های کفر،

ای گشاینده­‌ی درها، ای فراهم‌کننده سبب‌ها،

برای ما سببی فراهم کن که یارای جستنش را نداریم،

به‌حقِّ

لا‌اله‌‌الّا‌الله،

محمّدرسول‌الله –درود خدا بر او و بر همه‌ی خاندانش-.»[5]

به ذهنم رسید که اگر آن را در قالب یک اثر هنری عرضه کنیم، امکانِ بیشتر دیده شدن این دعای حرز شریف فراهم می‌­شود.

گشتم و گشتم و گشتم تا رسیدم به میرزاحمید قربان پور.

همیشه نسبت به کارهایش حس و حال خوبی داشتم.

دیدم که قبلاً چند اثر با خط زیبای گلزار خلق کرده.

یک نمونه‌اش در حرم امام رضا(ع) نصب است و یک نمونه‌اش را هم روی جلد کتاب حضرت حجت(عج) کار کرده بود. خودم را رساندم بهش و راجع به پروژه حرز حضرت صاحب الزمان(عج) با او صحبت کردم و او هم استقبال کرد و قرارداد پروژه را با هم بستیم.

دوست داشتم یک کار خوب خلق شود. لذا عجله را کنار گذاشتیم و گفتیم سرِ صبر و حوصله بنشیند پایِ کار.

در همان زمان بود که یک تفسیر خوب از آقای اصغرطاهرزاده در مورد آیه شریفه‌­ی «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» شنیدم و به دلم افتاد که متن تصویر حرز همین آیه­‌ی شریفه باشد.

میرزا حمید، پروژه دست گرفت. زحمت خط گلزار و چیدمان را خودش کشید و خطاطی حرز را سپرد به دست آقای روح الله ابوالفضلی و ایشان هم کار خوبی خلق کردند. به صبوری‌­اش می‌ارزید. یک اثر هنری زیبایی خلق شد که دلم را بُرد.

حالا باید برای تبدیل آن به محصول فکر می­‌کردم. سناریوی تولیدِ محصولات را نوشتم و سرمایه کمی فراهم کردیم و رفتیم سراغ تولید. سری اول محصول تولید شد:

کتیبه‌ی پارچه‌ای حرز حضرت صاحب الزمان(عج) در سه اندازه.

بعدش هم نسخه کارتی را تولید کردیم. کارت هایی کوچک -شبیه کارت عابر بانک- که توی کیف پول جا بشود.

پنج‌تا از کتیبه‌ها را فرستادیم عتبات.

هدیه به آستان مقدسِ:

حضرت امیرالمؤمنین،

امام حسین و قمر بنی هاشم،

آستان مقدس موسی ابن جعفر و جواد الائمه.

و آستان مقدس حضرت امام هادی و امام حسن عسکری.

 

و خدا می­‌داند که چه لذتی دارد وقتی کتیبه را روی دیوار حرم ببینی.

 

برگردیم به قصه: در تولید یک مشکلی پیش آمد که غم‌انگیز بود و از گفتنش خودداری می‌کنم. باید مجدداً سرمایه تولید را فراهم می­‌کردیم. کمی هم ملاحظه داشتیم که هر پولی را وارد این پروژه نکنیم. پروژه عقب افتاد. بالاخره قطره‌قطره سرمایه­‌ای جمع شد و کار مجدداً شروع شد. (کل این پروژه و تامین سرمایه‌اش در مجموعه­‌ی فرهنگی ابر انجام می­‌شود و زحمت توزیع آن به استودیو حوت سپرده شده است.)

 

برای کمک در فراگیرشدن این دعای مبارک چه کارهایی می­‌توانیم انجام بدهیم؟

فکر نمی­‌کنم لازم باشد راجع به لزوم فراگیری امور مربوط به حضرت صاحب الزمان(عج) بیشتر از این صحبت کنیم.

اگر شما دوست دارید برای ترویج این دعا فعالیت داشته باشید، راه‌­هایی که به ذهنم می­‌رسد این­‌هاست:

1-اولین و مهمترین کار این‌که خودمان، مداومت بر خواندن این دعا را داخل برنامه روزانه­‌مان بیاوریم و آن را همراه خودمان داشته باشیم.

 

2-هر کدام از ما تا جای ممکن دوستان مان را با این دعا و لزوم پایبندی به آن آشنا کنیم. مثلاً: متن دعا را برای دوستان‌مان بفرستیم. متن دعا کمی بالاتر آمده است.[6]

3-دعاهای کارتی را یا محصولات بعدی را به دوستان خود هدیه بدهیم و در جاهایی قرار بدهیم که آن را ببینند.

4-کتیبه‌­ها را در مناسبت‌های مختلف بر جاهایی نصب کنیم که جلوی چشم‌ها باشد و راجع به آن با دوستان صحبت کنیم.

 

محصولات پروژه حرز صاحب الزمان چه هستند؟

به طور دقیق اگر بخواهید محصولات تولید شده در پروژه حرز صاحب الزمان تا امروز این­ها هستند:

کتیبه پارچه‌­ای حرز حضرت صاحب الزمان(عج) در ابعاد 50در70(±2) سانتی متر

کتیبه پارچه‌­ای حرز حضرت صاحب الزمان(عج) در ابعاد 100در70(±2) سانتی متر

کتیبه پارچه‌­ای حرز حضرت صاحب الزمان(عج) در ابعاد 140در100(±2) سانتی متر

بسته ده تاییِ کارت همراه حرز حضرت صاحب الزمان(عج)

 

کتیبه‌ها بر روی پارچه‌ی مخمل چاپ شده اند و در صفحه‌­ی هر محصول یا در صفحه استودیو حوت در اینستاگرام می‌­توانید اطلاعات دقیق­‌ترشان را تماشا کنید.

کارت دعای حرز حضرت صاحب الزمان(عج) به صورت کارت پی وی سی -یک چیزی شبیه کارت عابربانک- طراحی شده است و قابلیت حمل در کیف پول به صورت همراه را دارد. اطلاعات دقیق­‌تر این محصول را می‌­توانید در صفحه­‌ی محصول به صورت دقیق­‌تر بیینید.

یکیش را خودتان بردارید و بقیه­‌اش را به اطرافیان‌­تان هدیه بدهید. خیرات است و باقیات الصالحات.

برای تهیه محصولات پروژه حرز حضرت صاحب الزمان(عج) چه کنیم؟

در حال حاضر محصولات پروژه حرز حضرت صاحب الزمان از راه­های زیر قابل تهیه هستند:

 

1-خرید مجازی از طریق صفحه اینستاگرامیِ استودیو حوت

2-خرید حضوری از طریق مراجعه به کتابفروشی شهر کتاب بهمن

به نشانیِ تهران، میدان بهمن، خیابان شهید وفایی، روبروی در اصلی فرهنگسرا، جنب درخت توت، پلاک17.

به شماره تلفن: 02155073114

3-خرید حضوری از طریق مراجعه به کتابفروشی هوپا شعبه‌ی گیشا

به نشانیِ تهران، کوی نصر، نبش کوچه دوم

به شماره تلفن: 02188267635

4-خرید حضوری از طریق مراجعه به کتابفروشی هوپا شعبه‌ی بیمه

به نشانیِ میدان آزادی، ابتدای اتوبان شهید لشکری، کوی بیمه، خیابان عظیمی، روبروی پارک گلایل، پلاک 5

به شماره تلفن: 02144659447

 

برای تهیه عمده محصولات پروژه حرز صاحب الزمان(عج) چه کنیم؟

برای تهیه عمده این محصول در پیام­رسان­‌های بله، ایتا یا تلگرام به شماره زیر پیام بدهید: 09358164098

پی‌نوشت‌ها:


[1] نام حاج آقای هیئت، سید علی اکبر هاشمی بود که به مدت یک سال از بحث‌هایشان بسیار استفاده کردم. سخنرانی­های ایشان را می­توانید در کانال های تلگرامی و ایتا ببینید. همچنین مباحث ایشان در سایت زادالسفر قابل مشاهده است: https://zadossafar.ir/.

[2] سید علی اکبر هاشمی در ذیل این بحث یک نکته ای گفتند که ذکر آن خالی از لطف نیست: ایشان می­گفتند که اگر علما، آن تعمق و دقیق شدنی را که در روایات فقهی دارند در سایر روایت داشتند، اوضاعمان خیلی بهتر از امروز بود. و بعد همین روایت را مثال زدند و این عبارت حضرت را: «حرزی که آن را از خودمان جدا نمی کنیم.» این حرز چیست. چرا نباید حرز را از خودمان جدا کنیم. چرا باید حرز داشته باشیم و…

و این که بعدتر من رفتم و ردّ این حرز را گرفتم. آن شیعه ی با کیاست، از امام درباره حرز پرسیده بود و امام نیز آن دعا را به او تعلیم داده بود. آن دعای حرز به دعای حرز جَیب معروف است و متن دعای آن نیز در کتب روایی آمده است:

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ،

بِسْمِ اللّهِ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيّاً، أَوْ غَيْرَ تَقِيٍّ، أَخَذْتُ بِاللّهِ السَّمِيعِ الْبَصِيرِ عَلَى سَمْعِكَ وَ بَصَرِكَ، لَا سُلْطانَ لَكَ عَلَيَّ وَ لَا عَلَى سَمْعِي، وَ لَا عَلَى بَصَرِي، وَ لَا عَلَى شَعْرِي، وَ لَا عَلَى بَشَرِي، وَ لَا عَلَى لَحْمِي، وَ لَا عَلَى دَمِي، وَ لَا عَلَى مُخِّي، وَ لَا عَلَى عَصَبِي، وَ لَا عَلَى عِظامِي، وَ لَا عَلَى مالِي، وَ لَا عَلَى مَا رَزَقَنِي رَبِّي، سَتَرْتُ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ الَّذِي اسْتَتَرَ أَنْبِياءُ اللّهِ بِهِ مِنْ سَطَواتِ الْجَبابِرَةِ وَ الْفَراعِنَةِ، جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِي، وَ مِيكائِيلُ عَنْ يَسارِي، وَ إِسْرافِيلُ عَنْ وَرائِي، وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَمامِي، وَ اللّهُ مُطَّلِعٌ عَلَيَّ، يَمْنَعُكَ مِنِّي وَ يَمْنَعُ الشَّيْطانَ مِنِّی.

اللّهُمَّ لَا يَغْلِبُ جَهْلُهُ أَناتَكَ أَنْ يَسْتَفِزَّنِي وَيَسْتَخِفَّنِي.

اللّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ، اللّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ.

اللّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ.

به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است،

به نام خدا، من از تو به خدای رحمن پناه می‌برم اگر پرهیزگار باشی، یا غیر پرهیزگار، بستم به خداوند شنوای بینا، گوش و دیده‌ات را، تو را تسلّطی بر من نیست و نه بر گوشم و نه بر چشمم و نه بر مویم و نه بر پوستم و نه بر گوشتم و نه بر خونم و نه بر مُخم و نه بر عصبم و نه بر استخوانم و نه بر دارایی‌ام و نه بر آنچه پروردگارم نصیبم نموده، پوشاندم بین خود و بین تو را به پوشش نبوّت که پیامبران خود را به آن پوشاندند، از حملات گردنکشان و فرعون‌ها، جبرئیل از جانب راستم و میکائیل از چپم و اسرافیل از پشت سرم و محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) از پیش رویم، خدا آگاه بر من است، تو را از من باز می‌دارد، شیطان را از من باز می‌دارد، خدایا نادانی‌اش بر بردباری‌ات غلبه نمی‌کند تا آرامشم را برهم زند و سبکم شمارد، خدایا پناهنده به تو شدم، خدایا پناهنده به تو شدم، خدایا پناهنده به تو شدم.

(مترجم: حسین انصاریان)

روایت رقعه الجیب یا همان حرز جیب در سایت عرفان (زیر نظر شیخ حسین انصاریان) به شرح زیر آمده است:

از یاسر، خادم مأمون روایت شده است: که زمانی، حضرت رضا(علیه‌السلام) وارد قصر حمید بن قحطبه شد، لباس را از تن بیرون آورد و به حمید داد، حمید آن را برای شستن به کنیز خود داد؛

اندکی نگذشت که کنیز آمد و رقعه‌ای با او بود، رقعه را به حمید داد و گفت: در گریبان لباس ابوالحسن یافتم. حمید به حضرت گفت: فدای شما گردم این‌ جاریه دست نوشته‌ای در گریبان پیراهن شما یافته، چیست؟

فرمود: تعویذی [دعای پناه‌جویی] است که آن را از خود دور نمی‌کنم، حمید گفت: ممکن است ما را به آن مشرّف کنی؟ فرمود: این تعویذی است که هرکه در گریبان خود نگاه دارد بلا از او دفع می‌شود و برای او نگاهداری، از شیطان رجیم است. آنگاه تعویذ را بر حمید خواند.

حکایت عجیب حرز امام رضا(علیه‌السلام):

برای این حرز حکایت عجیبی است که آن را ابوالصّلت هروی [چنین] روایت کرده: مولایم علی بن موسی‌الرضا(علیه‌السلام) روزی در منزلش نشسته بود، فرستاده مأمون بر او وارد شد و گفت: امیر تو را می‌طلبد.

امام برخاست و به من گفت: مأمون در این وقت مرا نمی‌طلبد مگر برای کاری سخت و به خدا نمی‌تواند به من آسیبی برساند، به خاطر این کلمات که از جدّم رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به من رسیده.

ابوالصّلت گفت: همراه امام نزد مأمون رفتم، چون نظر حضرت به مأمون افتاد، این حرز را تا آخر خواند. وقتی که حضرت برابر مأمون قرار گرفت، مأمون به‌جانب آن بزرگوار نگریست و گفت: ای ابوالحسن، دستور داده‌ام صد هزار درهم به حضرتت بدهند و هر حاجتی داری بنویس.

چون امام برگشت، مأمون نظر در قفای امام کرد و گفت: اراده کردم من و اراده کرده است خداوند و آنچه خداوند اراده کرده بهتر بوده.

[3] روایت معروفی هست که در جماعت مسلمانان معتبر است: من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة. کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است. این روایت تفاسیر مختلفی دارد. اما در هر صورت نتیجه اش چیز خوبی نیست. از همین جاست که اهمیت معرفت و ایجاد شناخت شخصی و جمعی بین خودمان و امام زمان­‌مان مشخص می­‌شود. معرفت هم الزاماً از جنس دانش نیست. شناخت است. محبت، ارتباط، دانش، پیوند، حرکت، توسل، توکل، نیابت، تفکر و… همه و همه در ایجاد معرفت مؤثر است.

[4] سید ابن طاووس یک شخصیتی است که بین علما، جایگاه والایی دارد. تقریباً همه دوستش دارند. و عده بسیار زیادی هم بسیار زیاد قبولش دارند. آقای حسن زاده آملی به نقل از علامه طباطبایی می­گفتند که سه نفر جزو کُمَّلین هستند. یکی‌­شان سید ابن طاووس است. سید ابن طاووس تألیفات زیادی دارد که یکی از آن­ها کتاب مُهج الدعوات و منهج العنایات است که در آن مجموعه‌­ای از دعاها و حرزها را گردآوری کرده است. این کتاب کمیاب است و البته یکی از منابع مهم در گردآوری کتاب های دعا هم هست.

[5]مترجم این دعا خانم فاطمه محبی هستند.

[6]جالب این است که خیلی از آدم‌ها روی‌شان نمی‌شود بگویند، اما احساس نیاز به حرز در وجودشان هست. مثلاً پست‌هایی که در صفحه‌ی اینستاگرامی نص در مورد حرزها می‌گذاریم، گرچه که استوری نمی‌­شوند، اما بسیار بسیار ذخیره و ارسال می‌­شوند!